تمرین کلید تغییر
بعد از سی روز پیگیری مداوم جدولم فکر میکردم در مورد کنترل عصبانیت به یک ثبات نسبی رسیدهام و شاید بهتر باشد دیگر جدولم را رها کنم و خودم را ملزم نکنم هر شب همه رفتارم را زیر ذره بین بگیرم. یک چند روزی هم جدول را رها کردم تا ببینم چند مرده حلاجم! اما نتیجه رضایت بخش نیست. یعنی خیلی از رفتارها هر چند به ظاهر نهادینه شدهاند اما وقتی آن کنترل از رویش برداشته میشود تمایل به بازگشت دارند. هر چند با خودم قرار گذاشته بودم حداقل پنجاه یا شصت روز ادامه بدهم اما کنجکاوی باعث شد کمی زودتر استفاده از آن را کنار بگذارم. از فردا یک دوره چهل روزه را شروع میکنم و اینبار قصد دارم گول تغییرات ظاهری را نخورم و همچنان ادامه بدهم. خوشبختانه اینبار مسیر هموارتر به نظر میرسد چون شرایط مختلف را تمرین کردهام هر چند هنوز کافی نیست اما حداقل بی تجربه هم نیستم. حالا میدانم هر چقدر تمرینات مداومتر و آرامتر باشند تاثیر آن هم بیشتر و اساسیتر خواهد بود.
اما یک سوال:
چرا عوض کردن یک صفت در خود؛ علیرغم تصمیم قطعی برای تغییر و علیرغم تمرینات، گاهی مشکل به نظر میآید و نیاز به تمرین مداوم دارد وگاهی حتی به شکستهای پی در پی میانجامد؟
برای اینکه جواب مشخص و ملموس باشد من سعی میکنم با تمرکز به صفت عصبانیت پاسخ بدهم. من از این صفت خسته شده بودم. واقعاً دوست داشتم تغییرش بدهم. دنبال دلایلش گشتم، ریشههایش را بررسی کردم. به صفتهای دیگری رسیدم که عصبانیت را تشدید میکند یا عصبانیت زاست، مثل اضطراب، مثل نامنظم بودن. سعی کردم همه را یک به یک حل کنم. اما موقع حل کردن به حقیقتی بزرگ دست پیدا کردم که اینها یک شبه حل نمیشود، همانطور که یک شبه به وجود نیامده. نتیجه به ظاهر مایوس کنندهای بود چون معنیش این بود که حالا حالاها باید نیش عصبانیتت را در جان خودت و دیگران فرو کنی و ازشرش رهایی نداری!! اما خیلی زود به کشف بزرگتری دست پیدا کردم: درست است که اینها یک شبه حل نمیشوند اما خیلی راحت با فکر و برنامه ریزی قابل کنترل میشوند. وقتی که خوب کنترل شدند کم کم با تداوم و تمرین از ریشه درمان میشوند. حالا من در مرحله کنترل هستم زندگیم عالی شده هر چند تا درمان قطعی راه مانده اما آنقدر نزدیک حسش میکنم که مشکلات ناچیز به نظر میآیند. شاید این مرحله طولانی بشود به درازای سنم اما چه باک من روی رفتارم تسلط دارم کنترلشان میکنم از شکستهای احتمالی نمیترسم و ادامه میدهم من همین الان به نتیجهای که مطلوبم بود رسیدهام : زندگی بدون عصبانیت. میتوانم با تمرین و صبر به جایی برسم که این آرامش یک صفت درونی شده باشد که نیاز به کنترل و دقت و تمرکز من نداشته باشد. به هر حال هر چیزی قیمتی دارد و قیمت تغییر کردن، تمرین و پیوسته و آهسته رفتن است.